پاسخ خود آزمایی های زبان فارسی ( ۲ )‏
هم اندیشی زبان و ادبیات پارسی
هم اندیشی ادبیات فارسی(رضا رشیدی)
نگارش در تاريخ سه شنبه 16 اسفند 1390برچسب:, توسط رضا رشیدی

خودآزمایی درس اول ( زبان و گفتار ) صفحه ۶
۱ با توجه به متن درس می توان گفت که توانش زبانی ثابت و غیر قابل تغییر است و هیچ گونه خطا و اشتباهی در آن اتفاق نمی افتد . بلکه خطا و اشتباه در گفتار رخ می دهد . قواعد شطرنج نیز مثل توانش زبانی ثابت و غیر قابل تغییر است اما خود بازی شطرنج مانند گفتار است که امکان خطا و اشتباه در آن بسیار است .۲
افرادی که از قدرت گفتار محروم اند وقتی که می خواهند از زبان استفاده کنند ، به جای کمک گرفتن از نمود آوایی زبان ( گفتار ) از نمود حرکتی استفاده می کنند یا رفتارهای غیر زبانی از خود نشان می دهند . یا ارتباط افراد کرولال ازطریق نمودحرکتی است و با این روش مقصود همدیگر را درک می کنند .۳ –الف) تمایز زبان و گفتار به ما کمک می کند تا بدانیم که خطا و اشتباه فقط در گفتار رخ می دهدولی رفع واصلاح آن به وسیله زبان صورت می گیرد .
ب) افراد کر و لال نیز از توانایی ذهنی زبان برخوردارند و به هنگام استفاده از آن به جای نمود آوایی یا گفتار ازنمود حرکتی کمک می گیرند .
ج)براساس این تمایز نشان می دهیم که چرا گوناگونی لهجه ای و گویشی به یگانگی زبان آسیبی وارد نمی رسانند. علت این امر آن است که گوناگونی یاد شده به گفتار مربوط است نه به زبان .
۴
. زیرا این کلمات فارسی هستند و به کار بردن کلمات فارسی به همراه « یت »مصدر ساز عربی، صحیح نیست .به جای آن می توان آشنایی ( آشنا بودن یا شدن ) ، خوبی ( خوب بودن ) ، ایرانی ( ایرانی بودن ) به کار برد .
خود آزمایی درس دوم ( جمله ) صفحه
۱۱
و ۱۲
۱- انس بن مالک می گوید ….
نهاد گزاره
مفعول فعل
انس بن مالک جمله ی بعد می گویــَد
نهاد جدا نهاد پیوسته
نهاد جدا (انس بن مالک ) ونهاد پیوسته(ـَـ د)مطابقت دارند .
تذکر : فعل« می گفت »،
۴
جزئی است ولی اگر به معنی « روایت کردن » باشد مثل جمله بالا ۳« جزئی مفعولی» است چون مخاطب اصلی ندارد که نیاز به متمم داشته باشد .« مفعول» می گوید جمله ی «بعد از آن »است.
روزی رسول اکرم (ص) به خانه ی مادرم آمدند

نهاد گزاره
رسول اکرم (ص ) آمدند
نهاد جدا نهاد پیوسته
در این جمله ،‌ نهاد پیوسته و جدا مطابقت ندارند وعلت آن احترام به پیامبر(ص) است .(
۲
جزئی )
برادر کوچکم ، ابو عمیر، سخت دل تنگ واندوهگین بود .

نهاد گزاره
مسند فعل
برادر کوچکم ، ابو عمیر سخت دل تنگ و اندوهگین بود
ф

نهاد جدا بــدل نهاد پیوسته
نهاد جدا(برادر کوچکم ) ونهادپیوسته(
ф) مطابقت دارند . (سه جزئی مسندی )
حضرت رسول (ص)علت دل تنگی برادرم را از ما پرسیدند .

نهاد گزاره
مفعول متمم فعل
حضرت رسول (ص) علت از ما پرسیدند .
دل تنگی برادرم را
نهاد جدا نهاد پیوسته
نهاد جدا و پیوسته مطابقت ندارند ، علت آن احترام به پیامبر(ص) است.( چهار جزئی مفعولی متممی )
مادر گفت :
………
ابو عمیرپرنده ی زیبایی داشت که ………….

نهاد گزاره نهاد گزاره
مفعول متمم فعل مفعول فعل
مادر جمله بعد ــــ گفت
ф ابو عمیر پرنده ی زیبایی داشت ф

نهاد جدا نهاد پیوسته نهاد جدا نهاد پیوسته
نهاد جدا وپیوسته مطابقت دارند . (چهار جزئی مفعولی متممی ) نهاد جدا وپیوسته مطابقت دارند .( سه جزئی مفعولی )
غالبا با آن سرگرم می شد . اینک آن پرنده مرده است .

نهاد گزاره نهاد گزاره
مسند فعل آن پرنده مرده است
ф

ــــ سرگرم می شد
ф نهاد جدا نهاد پیوسته
نهاد جدا نهادپیوسته نهاد جدا وپیوسته مطابقت دارند .(دوجزئی )
نهاد جدا(ابو عمیر محذوف) ونهاد پیوسته مطابقت دارند . (سه جزئی مسندی )
رسول اکرم ( ص) اندوهگین گردیدند .

نهاد گزاره
مسند فعل
رسول اکرم (ص) اندوهگین گردیدند .
نهاد جدا نهاد پیوسته
نهاد جدا و نهاد پیوسته مطابقت ندارند . علت آن احترام به پیامبر(ص) است . (سه جزئی مسندی )
۲
علی ومسعود با هم به دبیرستان رفتند . (نهاد :جمع شناسه: جمع ) ←نهاد با شناسه مطابقت دارد .
- بسیاری از انسان ها از نظر رنگ ونژاد و زبان با هم اختلاف دارند اما از نظر اصل انسان بودن با هم مشترک هستند . ( نهاد: جمع
شناسه : جمع ) ←نهاد با شناسه مطابقت دارد .
- در قرن چهارم هجری ، ملت ایران با تکیه بر زبان وفرهنگ خود درخت تازه اما اصیلی را پروردند . ( نهاد، ملت: اسم جمع است شناسه می تواند مفرد یا جمع بیاید .) که در آب وهوای اسلام پرورش یافته بود . (نهاد: درخت ،مفرداست ،شناسه هم مفرداست . )
نهاد با شناسه مطابقت دارد .
- ملتی که طالب استقلال سیاسی باشد/ باشند به زبان مادری خود سخن می گوید/می گویند . ( نهاد: ملت، اسم جمع است در این حالت شناسه می تواند مفرد یا جمع باشد )
- ما وفرد وسی با وجود هزار سال فاصله ی زمانی با زبان پیوندهای مشترک داریم . (نهاد :جمع
شناسه :جمع ) ← شناسه: با نهاد مطابقت دارد .
- با دیگران چنان رفتار کن(فعل امر،دوم شخص مفرد شناسه
ф
است (که دوست داری دیگران با تو رفتار کنند . ( نهاد :جمع شناسه: جمع) ←نهاد با شناسه مطابقت دارد .
- کتاب ها از دستم رها شد و بر زمین افتاد . ‌( مطابقت ندارد زیرا نهاد غیر جاندار است وشناسه می تواندهم مفرد وهم جمع باشد )
- امیر با دوستش جمعه ها به کوه نوردی می رود . ( نهاد : مفرد
شناسه : مفرد ) ← شناسه با نهاد مطابقت دارد .۳- زبان یک توانایی ذهنی است در حالی که گفتار نمود آوایی این توانایی ذهنی می باشد . هر گونه خطا واشتباه در گفتار رخ می دهد وبه وسیله ی زبان اصلاح ورفع می گردد.همه ی انسان ها حتی افراد کر ولال دارای این توانایی ذهنی (زبان ) هستند اما درگفتار با هم فرق دارند،زیرا افراد لال به جای استفاده از نمود آوایی،از نمود حرکتی کمک می گیرند.قواعد زبان ثابت است وتغییر نمی کند ولی گفتارمتغیر است.
خود آزمایی درس سوم (ویرایش ) صفحه
۱۷
و ۱۸
۱ تیم ملی ایران به رهبری مربی خوب خود با اجرای شش بازی پی در پی ،‌ آن را به سود خود به پایان برد .تیم مقابل که روحیه ی خوبی نداشت ، بر خلاف تصور تماشاگران شکست خورد ، مربیان این تیم قبلاً نشست هایی برای ارزیابی تیم های مقابل داشتند .
- غلام محمدخان طرزی افغانی ، دو قطعه شعر گفته بود : یکی در مدح امیر عبدالرحمان خان ،دیکتاتور خشن وتندخوی افغان و دیگری در مدح رقیب او . او هر دو قطعه را درجیب خود گذاشته بود . روزی که قرار بود شعر را درحضور او بخواند ، دست در جیب کرد وقصیده را بیرون آورد اما از بخت بدش قصیده ی مربوط به رقیب او را بیرون آورد . خواست بخواند که به تته پته افتاد . امیر متوجه این نکته شد . او را به پیش خود خواند وکاغذ را از او گرفت . چون از ماجرا مطلع شد فرمان های لازم را صادر کرد . طبق دستور او دو دیوار کوتاه به موازات هم ساختند وشاعر بینوا را میان دو دیوار گذاشتند و گروهی مأمور شدند ، تا او را بیازارند .
- چگونه می توان علیه گذشته ی افرادی که نمی شناسیم ، عملیات قانونی انجام دهیم و موضوع را به طور دقیق ارزیابی کنیم ؟ این کارهم مستلزم شناخت و هم مستلزم صرف وقت فراوان است . در غیر این صورت تجسس در کاردیگران جایز نیست .
- رفتن به نمایشگاه و برگشت از آن ، مدت زیادی طول نکشید ولی در همان زمان کم، از غرفه های زیادی دیدار کردم که بسیار جالب توجه بود . یک دوره شاهنامه خریدم زیرا این اثر، شناسنامه ی ملت ایران و سند ملیت ماست که باید آن را حفظ کرد وخواند واز پندهای آن عبرت گرفت . هم چنین دیوان پروین اعتصامی شاعر معاصر ایران را نیز خریدم . سپس در غرفه های دیگر گشت و گذاری انجام دادم و در پایان از نمایشگاه خط وخوشنویسی که در کنار نمایشگاه بر پا شده بود باز دید کردم و آثار نفیس و هنرمندانه را که چشم نواز بودند ، ملاحظه کردم وازدیدن آن ها لذت بردم . . . .
۲
رستم در شاهنامه ، پهلوانی قوی توصیف شده است / رستم در شاهنامه ،پهلوان قوی و قدرتمندی توصیف شده است .
- او دلایلی کافی برای سخن خود ارائه داد . / او دلایل کافی و کاملی برای سخن خود ارائه داد .
- در کنار آن خط ، خطی موازی بکشید. / درکنار آن خط ، خط موازی و بلندی بکشید .
خود آزمایی درس چهارم ( جمله و اجزای آن ) صفحه
۲۲

۱ الف ) زندگی هدف دار آرزوی آزاد مردان است . جمله
(سه جزئی مسندی) نهــاد گزاره
گروه اسمـی مسند فعل
گروه اسمی گروه فعلی
زندگی هدف دار آرزوی آزاد مردان است
ب ) رستم چهره ای محبوب و ملّی دارد . ( سه جزئی با مفعول )

نهاد گزاره
گروه اسمی مفعول فعل
گروه اسمی گروه فعلی
رستم چهره ای محبوب و ملی دارد
پ ) سهراب خود را به او می شناساند . ( چهار جزئی با مفعول ومتمم )

نهاد گزاره
گروه اسمی مفعول متمم فعل
گروه اسمی گروه اسمی گروه فعلی
سهراب خود را به او می شناساند
ت‌) مطالب اضافی در این درس نمی گنجد . ( سه جزئی با متمم )

نهاد گزاره
گروه اسمی متمم فعل
گروه اسمی گروه فعلی
مطالب اضافی در این درس نمی گنجد
ث ) زبان شناسان زبان را یک نظام می دانند . ( چهار جزئی با مفعول ومسند )

نهاد گزاره
مفعول مسند فعل
گروه اسمی گروه اسمی گروه اسمی گروه فعلی
زبان شناسان زبان را یک نظام می دانند
۲
الف ) زندگی هدف دار در سایه ی آزادی و عدالت ، آرزوی آزاد مردان است .
ب ) رستم در میان ایرانیان ، چهره ای محبوب و ملّی دارد .
پ ) سهراب از روی صداقت و سادگی ، خود را به او می شناساند .
ت ) مطالب اضافی برای آموزش بیش تر ، در این درس نمی گنجد .
ث ) زبان شناسان ، از ابتدای تاریخ زبان شناسی علمی ، زبان را یک نظام می دانند .

خود آزمایی درس پنجم ( انواع نوشته ) صفحه ۲۸ و ۲۹
۱-
زبان قالب موضوع بیان مخاطب
نوشته اول ادبی زندگی نامه اجتماعی جدی عام
نوشته دوم مطبوعاتی /علمی گزارش / مقاله علمی فرهنگی جدی عام
نوشته سوم اداری نامه فرهنگی جدی خاص

۲ هر دانش آموز به تناسب ذوق و استعداد و توانایی خود از زبان کودکانه استفاده کند .
یکی بود یکی نبود. روزی روزگاری دو نفر با هم مسافرت می کردند . یکی از آن ها به نام خیر آدم خوب و مهربانی بود . او دو تکه جواهر گران قیمت همراه خود داشت اما نفر دوم آدم دزد وبدجنسی بود . نام او شر بود . او می دانست خیر دوتکه جواهر گران قیمت همراه خود دارد، به خاطر همین دنبال فرصتی می گشت تا این گوهرهای ارزشمند را از چنگ او خارج کند . خیر و شـر دربیـابان گرم وسـوزانی به سفر خود ادامه می دادند . خیر که خیلی تشنه می شد ، در طول سفرمرتب آبی که همراه خود داشت می خورد تا این که تمام شد . بعداز مسافتی که درصحرا به جلو رفتند ، خیر تشنه شد . هرچه تحمل کرد فایده نبخشید . به ناچـار از شر خواسـت به او آب بـدهد . شر که دنـبال فرصت می گشت ابتدا از دادن آب خود داری کرد . خیر به او گفت : دو گوهر گران قیمت خود رابه تو می دهم اما او قبول نکرد
( دنباله ی داستان به عهده دانش آموزان است .)۳ می گذرد/ می گذرند ، دارد / دارند ، برمی خیزیم ، می دهیم ، برمی گردد / برمی گردند . (فعل می تواند هم مفرد و هم جمع باشد؛ زیرا نهاد غیر جاندار است ) بازمی ایستد ، شود / شوند ( فعل می تواند هم مفرد وهم جمع باشد زیرا نهاد غیر جاندار است )نمی آید یا نمی آیند
( چون نهاد غیر جاندار است فعل می تواند هم مفرد و هم جمع باشد ) بیفشانیم ، دروکنیم .
۴- فعالیت دانش آموزی است

خود آزمایی درس ششم ( خط ونوشتار ) صفحه ۳۲
۱- زیرا در گذشته شکل گفتاری و نوشتاری این واژه ها مثل هم بوده است و اما به مرور زمان شکل گفتاری آن ها از شکل نوشتاری فاصله گرفته و تغییر یافته است وصورت مکتوب باقی مانده است و امروز به همان شکل گفتاری گذشته نوشته می شود بدون آن که تغییری در آن داده شود. همچنین سهولت تلفظ باعث تغییر در نمود آوایی شده ولی نوشتار به حال خود باقی مانده است .
خواهر خوردن خواستار خوابیدن
گفتار ی خاهر(
xahar) خردن(xordan) خاستار (xast-ar) خابیدن (xabidan)
نوشتاری خواهر(
xowahar) خوردن(xowardan) خواستار(xowastar) خوابیدن (xowabidan)

2 در زبان هایی مثل انگلیسی وعربی نیز کلماتی وجود دارد که بین صورت گفتاری و نوشتاری آن ها تفاوت وجود دارد ؛ مثال :
خورشید= (اشمس) الشّمس کارد (نایف )
kinfe دانش(نولج)knowledge

صبح = ( ولفجر) والفجر این (دیس)
this جهان(ورد)World

ستارگان =(کنجوم ) کالنّجوم سگ (داگ)
Dog هشت(ایت) Eight

بالاخره = ( بلخره ) بالاخره درس (لسن)
lessen
3
الف ) زبان و گفتار را در خانه و پیش افراد خانواد یاد می گیریم وبـرای گفتن زحمتی نمی کشـیم اما خـط ونوشتار را در مدرسـه و نـزد معـلم می آموزیم . وبرای نوشتن ، ناگزیریم زحمت زیادی بکشیم .
ب ) زبان وگفتار ریشه در ذات و طبیعت انسان دارد حال آن که خط ونوشتار ذاتی و طبیعی انسان نیست وریشه در اجتماع وفرهنگ او دارد .
پ ) انسان همواره از نعمت زبان و گفتار بر خوردار بوده است . اما خط ونوشتار پدیده ای بسیار تازه است .
ت) گفتار آنی است و ناپایدار. یعنی دریک زمان گفته می شود وآثارش از بین می رود اما نوشتار پایدار است .
ث‌) خط و نوشتار به طور مستقیم وبه واسطه ی گفتار با زبان پیوند می خورد .
ج‌) خط و نوشتار هم مانند گفتار در معرض خطا واشتباه و تنّوع و گوناگونی است .

خودآزمایی های درس هشتم ( گروه فعلی و ویژگی های آن ) صفحه ۴۶
۱-
فعل زمان کاربرد وجه فعل
به سر می برًد ماضی استمراری برای بیان کار درگذشته به طور پیوسته خبری
می آمد ماضی استمراری برای بیان کار درگذشته به طور پیوسته خبری
می خواند ماضی استمراری برای بیان کار درگذشته به طور پیوسته خبری
گفت ماضی ساده برای بیان کار در گذشته به طور کامل خبری
پیدا خواهم کرد آینده برای بیان کار درآینده خبری
خواهم بست آینده برای بیان کار درآینده خبری
دید ماضی ساده برای بیان کار درگذشته به طور کامل خبری
می گفتند ماضی استمراری برای بیان کار درگذشته به طور پیوسته خبری
شده است ماضی نقلی برای بیان کاری که درگذشته انجام گرفته واثر ونتیجه آن مورد نظر است . خبری

۲ خط و نوشتار خاستگاه فرهنگی و اجتماعی دارد و ساخته خود انسان است و انسان برای یادگیری آن باید زحمت بکشد و در مدرسه وکلاس ونزد معلم ، آن را یاد بگیرد زیرا خط ونوشتار بنابه ضرورت های اجتماعی وفرهنگی اختراع شده است وبر زبان وگفتار افزوده گردیده اسـت . بـنابراین خط ونوشتار به طور مستقیم به واسطه ی گفتار با زبان پیوند می خورد به این معنی که ما نخست زبان را به صورت گفتاردر
می آوریم و آن گاه گفتار را به کمک خط به شکل نوشتار می نویسیم . خط ونوشتار پدیده ای تازه است و به همین دلیل نمی تواند بخش اصلی گفتار به شمار رود . از آن جا که نوشتار نمود دیداری زبان است در این جا نیز مثل گفتار هر اشتباهی که رخ دهد مربوط به نوشتار است نه زبا ن. از سوی دیگر انسان برای آن که گفتار را تثبیت کند دست به ابداع و اختراع خط زده است با توجه به این که همیشه در طول زمان بین شکل گفتاری زبان وشکل نوشتاری آن فاصله ایجاد می شود افراد ناگزیرند که نوشتار و خط را در مدرسه و نزد معلم یاد بگیرند.
۳
از دوستم نامه ای آمد .
- چرا غایب شده است ؟
- با تاکسی به خانه رفتم .
- چرا به مدرسه نیامدی ؟
خودآزمایی درس نهم ( طرح نوشته ، مواد لازم نوشته ) صفحه
۵۲

۱ فعالیت دانش آموزی است .
احسان
۲-
والذین اتبعوهم باحسان رضی الله عنهم ورضوا عنه . « سوره ی توبه ، آیه ی ۱۰۰ »
وکسانی که از اطاعت خداونیکی پیروی کردند خداوند از آن ها خشنود است و آن ها از خدا راضی می گردند.
- ان الله یامر بالعدل والاحسان وایتاء ذی القربی . « سوره ی نحل ، آیه ی
۹۰»
همانا خدواند فرمان به عدل واحسان می دهد وبه بذل وعطای خویشاوندان امر می کند .
- هل جزاء الاحسان الا احسان .« سوره ی الرحمن ، آیه ی
۶۰»
آیا پاداش نیکویی و احسان جز نکویی واحسان است ؟
- لا تعبدون الا الله وبالوالدین احسانا .« سوره بقره ، آیه ی
۸۳»
به جز خدای را نپرستید و به پدر ومادر نیکی کنید .
- واعبدوا الله و لاتشرکوا به شیئا وبالوالدین احسانا .« سوره ی نسا، آیه
۳۶ »
خدای یکتا را بپرستید و هیچ چیزی را شریک وی نگیرید ونسبت به پدر ومادر نیکی کنید .
امثال و حکم صفحه ی
۸۶ج ۱ :
احسان همه خلق را نوازد آزادان را چو بنده سازد
الانسان عبید الاحسان .
بدی رابـدی سـهل بـاشــد جـــزا اگر مــردی احــسن الــی مـن اســــا « سعدی »
عدو را به جای خسک زر بـــریز کــه بخـشـش کنـد کنـد دنـدان تیــز «سعدی »
نه این ریسمان می برد با منـــش که احسـان کمـندی اسـت درگـردنش
۳- اعتلا و ارتقای مقام آن شخصیت علمی دور از انتظار نبود .۴- شکل کشیده ی « س » و « ش » مخصوص خط تحریری است و همه جا نمی توان آن رابه کار برد .
گروه اول : چ، ج، خ، ح گروه دوم : ر،ز،ژ
گروه سوم : س،ش گروه چهارم : ه،ی
مثل : راسخ ، سن ، سی ، سهام و

۵ فعالیت دانش آموزی است .
خود آزمایی درس دهم ( ویژگی های فعل ) صفحه
۵۶
و ۵۷
۱- نامه خوانده می شود / نامه فرستاده می شود / نامه برده می شود / نامه دیده می شود / نامه آورده می شود .۲-
فعل معلوم مجهول
می نویسد علی نامه را می نویسد نامه نوشته می شود
بنویسد علی نامه را بنویسد نامه نوشته شود
دارد می نویسد علی نامه را دارد می نویسد نامه دارد نوشته می شود
خواهد نوشت علی نامه را خواهد نوشت نامه نوشته خواهد شد
نوشته است علی نامه را نوشته است نامه نوشته شده است
نوشته بود علی نامه را نوشته بود نامه نوشته شده بود
داشت می نوشت علی نامه را داشت می نوشت نامه داشت نوشته می شد
می نوشت علی نامه را می نوشت نامه نوشته می شد
نوشته باشد علی نامه را نوشته باشد نامه نوشته شده باشد
۳- جمله نمونه :فردا نامه نوشته خواهد شد .
قید جمله مجهول
یک ساعت بعد یک ساعت بعد ، نامه نوشته خواهد شد .( نوشته می شود )
همین حالا همین حالا نامه نوشته می شود.
تا چهار پنج روزدیگر تا چهار پنج روز دیگر نامه نوشته خواهد شد.( نوشته می شود )
پارسال پارسال نامه نوشته شد .(نوشته شده بود )
پیش از آمدن شما پیش از آمدن شما نامه نوشته شده بود .( نوشته شد ، نوشته شده است .)
فردا صبح فردا صبح نامه نوشته خواهد شد .( نوشته می شود )
هفته آینده هفته آینده نامه نوشته خواهد شد.( می شود )
قبلا قبلا نامه نوشته شده است .(شده بود،نوشته شد )
تا چنددقیقه ی دیگر تا چند دقیقه ی دیگر نامه نوشته خواهد شد. (می شود )
بعدا بعدا نامه نوشته خواهد شد.( می شود )
دیروز دیروز نامه نوشته شد.( شده است ، شده بود)

۴- شاه مردم بی گناه را گروه گروه به گلوله می بست .
- امام خمینی حکومت ستم شاهی را بر انداخت .
- آیا ایرانیان باز هم شاهکارهایی هم چون شاهنامه ی فردوسی خواهند سرود ؟
- جوانان ایران در سایه ی تلاش و از خود گذشتگی و عشق به هم نوع ، پرچم علم و فضایل اخلاقی را در سراسر دنیاخواهند افراشت .
- غلامحسین یوسفی ،کتاب چشمه ی روشن را در نقد و تحلیل نمونه هایی از شعر فارسی نوشت .
- اعتیاد بسیاری از استعدادها را کشته است .

خود آزمایی درس یازدهم ( عنوان ، شروع و پایان نوشته ) صفحه ۶۴ و ۶۵
۱
پاسخ خودآزمایی های ۱ تا ۳ به عهده ی خود دانش آموزان است .۴- حافظ نامه ( بهاء الدین خرمشاهی ) / پله پله تا ملاقات خدا، با کاروان حلّه، سر نی و بحر درکوزه ( عبدالحسین زرین کوب ) / سووشون
( سیمین دانشور) / مقاله یاد یاران ( در مجله ی رشد ادب فارسی به قلم دکتر ذوالفقاری ) / دیداری با اهل قلم و چشمه ی روشن ( دکتر غلامحسین یوسفی ) / از پاریز تا پاریس ( دکترباستانی پاریزی )
۵-

فعل ماضی التزامی ماضی مستمر مضارع مستمر
بگویم گفته باشم داشتم می گفتم دارم می گویم
رفته ای رفته باشی داشتی می رفتی داری می روی
بیندیش اندیشیده باشی داشتی می اندیشیدی داری می اندیشی
خواهم بست بسته باشم داشتم می بستم دارم می بندم
دید دیده باشد داشت می دید دارد می بیند
گرفت گرفته باشد داشت می گرفت دارد می گیرد

۶ چگونه پیروز شدن خود را به تو خواهم گفت .
- انبیای الهی در برابر ظالمان قیام کردند و پیام حق را به گوش آن ها رسانیدند .

خود آزمایی درس دوازدهم (ساختمان فعل ) صفحه ۷۲ و ۷۳
۱
( می خواست : ساده )۱ ، (برآورد : پیشوندی ) ۲، ( نمی توانست : ساده ) ۳، (می کوشید : ساده )۴ ،
( بود : ساده )
۵
، ( کند : ساده )۶ ، (کرد : فعل ساده )۷ ، ( در این جمله واژه ی آگاه مسندو جمله چهار جزئی است ) ، ( گفت : ساده )۸
( شده ای : ساده )
۹ ، ( داری : ساده )
۱۰، ( گفت : ساده ) ۱۱، ( گرفته بود : ساده ) ۱۲، ( شدم : ساده )۱۳ ، ( است : ساده ) ۱۴ (است: ساده )۱۵
۲
معلمان ، جوانان را از زیان های خانمان سوز اعتیاد آگاه می کنند . ( ۴ جزئی مفعولی و مسندی ) ← آگاه مسند
- دانشمندان چراغ دانش را همیشه فروزان می کنند . (
۴
جزئی مفعولی و مسندی ) ← فروزان مسند
- مهتاب ، همه جا را روشن کرد . (
۴
جزئی مفعولی مسندی ) ← روشن مسند
- مادر غذا را زود حاضر کرد . (
۴
جزئی مفعولی مسندی )۳ مادر در تربیت این کودک رنج برد .(ساده ) ← رنجی برد ، رنج بسیار برد
- حمید برای آماده کردن این مقاله زحمت کشید .( ساده )
زحمت زیادی کشید ، زحمت ها کشید
- او گذشته ها را فراموش کرد . (مرکب )
- در کلاس باز شده است .( ساده )
بازتر شده است
- کودک از پشت پنجره فریاد می زند . (ساده )
فریاد بلند می زند ، فریاد ها می زند ، فریادی می زند
- احمد پیش آمد(ساده)
پیش تر آمد (۲جزئی)
- او به سؤالات جواب داد .( ساده )
جوابی داد ، جواب ها داد
- معتاد با این عادت زشت به خود ستم می کند .( ساده )
ستم ها می کند ، ستمی می کند .۴ دلیلش این است که یکی از دو کلمه ای که همراه هستند ، تداعی کننده ی مفهوم کلمه ی دیگری است و نیازی به طرح هر دو کلمه با هم نیست مگر آن که بین آن ها « و » بیاید .
سیر گردش روزگار: کلمه ی «سیر» خود به معنی « گردش » است .
روزنامه ی روزانه : «روزنامه » مفهوم روز را در بردارد ونیازی به کلمه « روزانه » ندارد .
گردن بند گردن : وقتی می گوییم « گردن بند » یعنی آن چه که به گردن بسته می شود و کلمه « گردن » بعد از آن حشو و زاید است .
سایر شهرهای دیگر : سایر به معنی دیگر است.
دست بند دست : دست بند متعلق به دست است وذکر کلمه ی « دست » زائد است .
من بعد از این : « من بعد » یعنی « ازبعد » پس به کاربردن « من بعد از این » حشو وزائد است .
مدخل ورودی : «مدخل » به معنی محل ورود است ، پس معنی آن « محل ورودی ورودی !» می شود که حشو است .
قند شیرین : « شیرین » برای « قند » حشو است ، چون خود «قند » شیرین است .
درخت تاک انگور : حشو است زیرا« تاک » به معنی درخت انگور است .
اوج قله ی کوه : اوج به معنی بلندترین است و« قله » هم بلندترین قسمت کوه است . پس « اوج قلّه ی کوه » حشو است .
تخم مرغ کبوتر : چون کبوتر ، نوعی پرنده (مرغ) است، پس «تخم مرغ کبوتر » حشو است .
در سن بیست سالگی : « سالگی » خود مفهوم « سن » را در بردارد . بنابراین در سن بیست سالگی حشو است .
پس بنابراین : « پس » و «بنابراین» هم معنی هستند .
سنگ حجر الاسود : « حجر » به معنی « سنگ » است پس واژه ی « سنگ » حشو است .
پارسال گذشته : « پار» به معنی گذشته است « گذشته » زائد است .
سال عام الفیل : « عام » در عربی به معنی « سال » است . پس ذکر « سال » حشو است .
سوال پرسیدن : « پرسیدن » فقط برای سوال است . پس کلمه ی سوال حشو است .
شب لیله القدر : « لیله » به معنی شب است و « شب » حشو است.
بد رکامل : « بدر » به معنی قرص کامل ماه است . پس « کامل » حشو است.
ازقبل پیش خرید کردن : « پیش خرید کردن » یعنی چیزی که آن را از قبل می خرند . پس « از قبل » حشو است .
استارت شروع : « استارت » به معنی شروع کردن است پس حشو است .
تخته ی وایت برد: « برد » به معنی تخته است وکلمه ی تخته ی زائد است .
۵- صعود به بالا ، سقوط به پایین ، کمدی خئده آور، محاصره از هر سو ، صداع سر، دوباره بازخوانی ، روغن چرب ، استمداد طلبیدن ، یخ خنک ، رود اروند رود ، شب لیله القدر ، نیم رخ صورت ، ریسک خطر ناک ، الی تاهفت شب ، لذا به این دلیل ، در سال های نخستین صدر اسلام ، مفید فایده ، مثمر ثمر ، درخت نخل خرما

خود آزمایی درس سیزدهم ( بایدها و نبایدهای املایی ۲ ) صفحه ۷۹
۱ تشدید میانی کاملاً محسوس است . گذاشتن تشدید در کلماتی که تشدید میانی دارند ، لازم است . مانند ؛ ارّه ، نقّاش ،بنّا .
همچنین گذاشتن تشدید برای کلماتی که « تشدید پایانی » دارند ، لازم است ؛ به شرط این که پس از حرف مشدد یک مصوت باشد . مانند او سد ساخت .( درست )، او سدّ ساخت . ( نادرست )، بر حقّم ( درست )، بر حقم ( نادرست ) ، حقّ من ، حقّ و باطل ، سدّ راه ،خطّ زیبا
۲
چون ممکن است با حرف همزه اشتباه گرفته شود . علاوه بر آن باعث سهولت در گفتار و نوشتار می شود .۳ در خطّ عربی در همه حال باید نوشته شود ، اما در خطّ فارسی فقط در مواردی باید رعایت شود که نگذاشتن آن ابهام ایجاد می کند .
از طرف دیگر مد (ّ~) در عربی برای ایجاد کشش وزیبایی آهنگ به کار رفته می شود و جنبه ی زیبا شناختی دارد یعنی اصولا به حوزه ی قرائت مربوط می شود که بعد از مصوت بلند می آید درفارسی (~ ) خود یک واج است که تنها برمصوت بلند «ا» قرار می گیرد.
خود آزمایی درس چهاردهم ( روش تحقیق
۱ )
صفحه ۸۶
خودآزمایی های
۱ و ۲ ، فعالیت دانش آموزی اند .۳-

فعل جمله معلوم جمله مجهول
خواهد گرفت بهزاد کتاب را خواهد گرفت. کتاب گرفته خواهد شد.
خریده بود بهزاد کتاب را خریده بود . کتاب خریده شده بود .
گرفته بود بهزاد کتاب را گرفته بود. کتاب گرفته شده بود .
گرفته است بهزاد کتاب را گرفته است . کتاب گرفته شده است .
می خرد بهزاد کتاب را می خرد . کتاب خریده می شود .
می دید بهزاد کتاب را می دید . کتاب دیده می شد .
۴
ویرایش : تا کنون متفکران ایرانی ابتکارات علمی فراوانی را انجام داده اند .

خود آزمایی درس پانزدهم ( نظام آوایی زبان ) صفحه ۹۱
۱-
کلمه هجا تعداد هجا واج ها تعداد واج توضیحات
دانش /دا/نش/
۲ هجا /د/ا/ن/ــ /ش/ ۵واج
آسمان /آ/س/مان/
۳
هجا /ء/ا/س/ــ/م/ا/ن/ ۷ واج مطابق با تلفظ معیار
آسمان آس/مان/
۲
هجا /ء/ا/س/م/ا/ن/ ۶واج مطابق با تلفظ مذکور درفرهنگ لغت ها
نغز /نغز/
۱
هجا /ن/ــ/غ/ز/ ۴ واج
کاشانه /کا/شا/ن/
۳
هجا /ک/ا/ش/ا/ن/ــ/ ۶واج های پایان کلمه معادل ـِـ است
مهربان /مه/ر/بان/
۳
هجا /م/ــ/ه/ر/ــ/ب/ا/ن/ ۸ واج مطابق با تلفظ معیار
مهربان /مهر/بان/
۲
هجا /م/ــ/ه/ر/ب/ا/ن/ ۷ واج مطابق با تلفظ مذکور در فرهنگ لغت ها
یادگار /یا/د/گار/
۳
هجا /ی/ا/د/ــ/گ/ا/ر/ ۷واج مطابق با تلفظ معیار
یادگار /یاد/گار/
۲
هجا /ی/ا/د/گ/ا/ر ۶ واج مطابق با تلفظ مذکور در فرهنگ لغت ها

« کلماتی مانند آسمان ، مهربان و یادگار دو تلفظی هستند . »۲ مجموعه ی حرف های یک واجی شامل شش گروه است :
گروه
۱ :
حرف های ا ( همزه ی آغاز ) ، مانند اجرا ، عدل و ء ( همزه ی میانی و پایانی ) و ( ع ) با واج مشترک / ء / (همزه ) ، مانند رأی ، جمع
گروه
۲ :
حرف های « ت و ط » با واج مشترک / ت / نبات ، نشاط
گروه
۳ :
حرف های « ث ،‌ س و ص » با واج مشترک / س/ مانند : ثنا ، سما ، صفا
گروه
۴ :
حرف های « ح و هـ » باواج مشترک /هـ /مانند : حامد ، هاشم
گروه
۵ :
حرف های « ذ ، ز ، ض و ظ » با واج مشترک / ز / مانند : ذرّه ،‌زاهد ، ضرب ، ظاهر
گروه
۶ :
حرف های « غ و ق » با واج مشترک / ق / یا /غ / مانند : غافل و قابل۱- واج / ? / : « ء » و « ع » ۲- واج /t/ «‌ ت » و « ط »۳- واج / h / : « ح » و « هـ » ۴- واج / z / : « ذ» و « ز » و «ض» و « ظ »۵- واج / s / : « ث » و « س » و « ص » ۶-واج /g/ : «ق»و «غ»
 اگرچه هر یک از حرف های «غ» و «ق» در
v گویش های محلی استان فارس واج جداگانه ای به حساب می آیند ولی در این جا زبان معیار مورد نظر است .۳ با تغییر واج اول : آن ، بان ، جان ، خان ،دان ، ران
با تغییر واج سوم : نام ،ناز ، ناب ، ناف، ناس، نار
۴ -

برادر ابراهیم
همان که از در وارد شد- دانشجوست.
الف ) آن کسی که از در واردشد ،‌برادر ابراهیم و دانشجوست .
ب ) آن دانشجو که از در وارد شد ، برادر ابراهیم است .
پ ) ابراهیم ،‌همان کسی که از در وارد شد ، برادرش دانشجوست .
ت ) برادر ابراهیم که دانشجوست ، از در وارد شد .
به دوست همسایه ام ، سلام کردم .
الف ) به دوستی که همسایه ی من است ، سلام کردم .
ب) به کسی که دوست همسایه ی من است، سلام کردم .
دوفعل معلوم ومجهول بنویسید
الف ) دو فعل معلوم ویک مجهول بنویسید .
ب ) دو فعل معلوم و دو فعل مجهول بنویسید .
پ ) دو فعل، یکی معلوم و یکی مجهول بنویسید.
علی مثل خواهرش دانشجو نیست .
الف ) علی و خواهرش دانشجو نیستند .
ب ) خواهر علی دانشجوست اما علی دانشجو نیست .
پ ) علی مثل خواهرش دانشجو نیست بلکه فقط ادای دانشجو بودن را در می آورد.
سعید باپدر ومادر معلمش برگشت
الف ) پدر و �


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: